قهرمانان جنگ ستارگان، امپراتوری کهکشانی شرور را سرنگون کردند و مانع بازگشت آن شدند، اما اگر امپراتور پالپاتین پیروز میشد و نقشههایش را با تمام توان اجرا میکرد، چه میشد؟ پالپاتین در مقایسه با نسخههای قبلی SIth درخشان بود، زیرا جمهوری را از درون فتح کرد، نه با زور مانند سیتهای گذشته. او شاهد به ثمر رسیدن "نقشه بزرگ" سیتها بود، جدایها را نابود کرد و نظم جدیدی را بر کهکشان تحمیل کرد.
با این حال، پالپاتین نقشههای بسیار بزرگتری برای امپراتوری داشت که به لطف اتحاد شورشیان هرگز محقق نشدند. این را میتوان از طریق نقشههای احتمالی مختلف پالپاتین در کتابهای اصلی و برخی از داستانهای غیر اصلی "چه میشد اگر" مانند جنگ ستارگانبینهایتها، پیروزی شورشیان را در زمانهای بعدی نشان دادهاند. بیایید یک جدول زمانی جایگزین جنگ ستارگان را بررسی کنیم که در آن امپراتوری پیروز بود و برای همیشه کهکشان را تغییر شکل میداد.
بیایید یک جدول زمانی جایگزین جنگ ستارگانرا بررسی کنیم که در آن امپراتوری پیروز بود و برای همیشه کهکشان را تغییر شکل میداد.
امپراتوری در نبرد اندور، شورش را در هم میشکند
آخرین شانس کهکشان برای آزادی شکست میخورد
نبرد اندور نقطه عطفی در تاریخ کهکشان بود، جایی که امپراتوری از هم پاشید و شورش به زودی به جمهوری جدید منتقل شد. با این حال، در این جدول زمانی، پالپاتین سرانجام اتحاد شورشیان را برای همیشه در هم میشکند، زمانی که تیم زمینی در از کار انداختن ژنراتور سپر شکست میخورد. با محافظت ستاره مرگ توسط یک سپر انرژی، ایستگاه نمیتواند نابود شود و ناوگان شورشیان نابود میشود.
همانطور که امپراتور از تخت خود بر فراز ستاره مرگ نظارهگر است، دیدن آخرین ایستادگی دوستانش باعث میشود لوک اسکایواکر تسلیم ناامیدی شود. لوک که از شدت درد نابینا شده است، به جای قطع کردن دست دارث ویدر، او را میکشد و چون جایی برای پناه بردن ندارد، به شاگرد جدید پالپاتین تبدیل میشود. هنگامیکه نیروهای امپراتوری اندور را تخلیه کردند، ستاره مرگ ماه جنگل را نابود میکند تا هیچ شورشی زنده نماند.
جنگ ستارگان- شاگرد تاریکی، لوک اسکایواکر و جدای لیا.
این 10 داستان ثابت میکنند که جنگ ستارگانبرای شگفتانگیز بودن نیازی به «داستانهای اصلی» ندارد
همه چیز در مجموعه فعلی جنگ ستارگانتلاش میکند تا به «داستانهای اصلی» پایبند باشد، اما این مجموعه میتواند از بسیاری از بزرگترین داستانهای غیر اصلی خود درس بگیرد.
در طول چند سال بعد، امپراتوری سلطنت خود را تثبیت میکند و دیدن شکست شورش پس از نزدیک شدن به پیروزی، هرگونه امیدی برای مقاومت بیشتر را از بین میبرد. دومین ستاره مرگ، چندین جهان را که در برابر امپراتوری مقاومت میکردند، از جمله سیاره چاندریلا، زادگاه مون موتما و سیاره مون کالا، زادگاه دریاسالار اکبر، نابود میکند. این تنها آغاز نقشه پالپاتین برای بازسازی کهکشان به سبک خودش است.
پالپاتین با موفقیت «طرح قرن» خود را تکمیل میکند
یک استراتژی بلندمدت برای تغییر شکل جامعه
نزدیک به پایان جنگ ستارگان: سلطنت امپراتوری - نقاب ترس نوشته الکساندر فرید، وزیر اعظم ماس آمدا، تمام ابعاد استراتژی پالپاتین را برای مون موتما آشکار کرد. او توضیح داد که پالپاتین فقط به «طرح قرن» اهمیت میدهد، طرحی که به تدریج جامعه امپراتوری را در طول چند دهه تغییر شکل میداد. این شامل تصرف داراییهای شرکتها، مراکز بازآموزی، بازنویسی تاریخ کهکشانی، تغییر شکل ساختار خانواده و موارد دیگر میشد.
جنگ ستارگان: سلطنت امپراتوری - نقاب ترس را بخوانید
این طرح زمانی که لوک اولین ستاره مرگ را نابود کرد، مختل شد، اما بدون شورش، پالپاتین طرح قرن را دوباره به مسیر خود بازگرداند. با گذشت هر دهه، نسلهای جدید با طرز تفکر امپراتوری آشنا میشدند و هر کسی که مخالف بود، اکنون فکر میکرد که شورش بیمعنی است. پالپاتین ستاره مرگ و در نهایت ناوگان فرقه نهایی را در اختیار داشت تا مطمئن شود مردم به این شکل فکر میکنند.
این «امپراتوری ابدی» جدید برای هزار نسل دوام میآورد
جنبه تاریکی تا زمانی که نور دوام میآورد، سلطنت میکند
جمهوری قدیم و فرقه جدای برای هزار نسل، تقریباً ۲۵۰۰۰ سال، دوام آوردند، پس اگر امپراتوری تا آن زمان دوام بیاورد چه؟ بسیاری از شورشیان از این احتمال میترسیدند، و جین ارسو به اتحاد گفت که تسلیم شدن در برابر دشمنی به پلیدی و قدرت امپراتوری، «کهکشان را به تسلیم ابدی محکوم میکند». از سوی دیگر، امپراتوریهایی مانند بازرس تانوث اعتقاد خود را به «امپراتوری ابدی» ابراز کردند که مدتها پس از رفتن آنها نیز پابرجا خواهد ماند.
بازی آنلاین جنگ ستارگان: جمهوری قدیم، جناح دیگری به نام امپراتوری ابدی را نشان میداد که آن هم توسط یک امپراتور جاودانه اداره میشد.
از آنجا که سیتهای قدیمیهمیشه علیه یکدیگر توطئه میکردند و از آنجا که جدایها و جمهوری در برابر آنها ایستادگی میکردند، تمام امپراتوریهای قبلی سیت در نهایت فروپاشیدند. به لطف قانون دو دارث بین، پالپاتین دیگر لازم نبود نگران متحد شدن رقبای سیت علیه خود باشد و رمزگشایی از اسرار جاودانگی به او اجازه میداد تا ابد حکومت کند. او حتی میتوانست فلسفه قانون یک را اجرا کند، همانطور که در پیوستگی افسانهها انجام داد.
با قدرت گرفتن طرف تاریک برای این مدت طولانی، نمیتوان گفت که کهکشان چقدر وحشتناک خواهد شد. آزادی مفهومیفراموششده خواهد بود، شورش مانند یک خیالپردازی به نظر میرسد، و کسانی که بیشترین رنج را میکشند، کسی را نخواهند داشت که به او پناه ببرند. حتی پایدارترین امپراتوریها نیز سرانجام فرو میپاشند یا به چیز دیگری تبدیل میشوند، اما کهکشان در معرض هزاران سال تغییر و تحول قرار خواهد گرفت.
قبل از آن جدای و جمهوری بازمیگشتند... اما نه برای مدت طولانی
بازگرداندن نور سختتر است وقتی تاریکی هزارهها حکومت کرده است.
از آنجا که جدای و جمهوری به مدت ۲۵۰۰۰ سال حکومت کردند، جنبه تاریک هرگز نمیتوانست برای مدت طولانی پیروز شود. امپراتوری پالپاتین ۲۵ سال قبل از فروپاشی دوام آورد و جدای و جمهوری همیشه پس از هر شکست بزرگی دوباره ساخته میشدند. با این حال، اگر سیت و امپراتوری برای هزار نسل بر کهکشان حکومت میکردند، این نوری بود که هرگز برای مدت طولانی برنمیگشت.
ما در کتاب مقدس دیدهایم که بازسازی جدای و جمهوری پس از شکست امپراتوری چقدر سخت بود، و پس از هزاران سال بینهایت دشوارتر میشد.
هر چند هزار سال، شاید یک دستیار سیت یک هولوکرون باستانی جدای را کشف میکرد و متوجه میشد که کهکشان قرار نیست اینگونه باشد. آنها فرقه جدای را بازسازی میکردند و با کسانی که به دنبال بازگرداندن دموکراسی به کهکشان بودند همکاری میکردند، اما این تلاشها ناگزیر شکست میخوردند. ما در کتابهای مصور دیدهایم که بازسازی جدای و جمهوری پس از شکست امپراتوری چقدر سخت بود، و پس از هزاران سال بینهایت دشوارتر خواهد بود.
با این حال، همانطور که جدای و جمهوری سرانجام پس از هزار نسل سقوط کردند، امپراتوری نیز در نهایت سقوط خواهد کرد. حتی امپراتوری بیکران راکاتان، که قبل از جمهوری بر کهکشان حکومت میکرد، نمیتوانست برای همیشه دوام بیاورد و سقوط آن منجر به ایجاد چیزی بهتر شد. تاریکی هرگز نمیتواند برای همیشه پیروز شود، اما هنوز هم جالب است که در نظر بگیریم اگر امپراتوری پیروز میشد، جنگ ستارگانچقدر متفاوت به نظر میرسید.